This post is also available in: English (English)
This post is also available in: English (English)
استان کردستان ، شهرستان سنندج ، شهرک بهاران ، روبروی بانک صادرات ، 202 واحدی ، موسسه سینمایی پناه فیلم
PanahFilmC@Gmail.Com
09335335557 – 09011718881
087-33783169
This post is also available in: English (English)
This post is also available in: English (English)
در پنجمین روز بهار 1369 در محله ای قدیمی شهر سنندج [سرتپوله] چشم به جهان گشودم، در کودکی علاقه ی زیادی به سینمای قبل از انقلاب داشتم که بدون اغراق شیفته ی بازیگری فردین و بهروز وثوقی بودم.
در رویاهایم همیشه بازیگر محبوبی بودم تا حدی که در کوچه و مدرسه همیشه مثل فردین و بهروز ظاهر می شدم و ادای آنها در فیلم هایشان را بازی می کردم، بعد از اتمام تحصیلات متوسطه دیپلم گرفتم، آن سالها هیچ چیز شبیه امروز نبود ما در فضای محدودی رشد می کردیم که شاید افسوس های امروزم بیشتر برای کودکی ام باشد زیرا آن طور که دلم میخواست پیش نرفت.
به بهانه ی برادرم کاوه در انجمن نابینایان سنندج به صورت داوطلبانه فعالیت های کوتاهی داشتیم، کاوه برادرم سرپرست یک گروه موسیقی نابینابان و معلولین ضایعه نخاعی بود، آنها توانایی و استعدادی خاص در نوازندگی آلات موسیقی داشتند، یک شب که گروه در منزل کاوه برادرم حضور داشتند و مشغول اجرا بودند حس عجیبی به من دست داد که تو باید فیلم بسازی با وجود اینکه هیچگونه اطلاعات فنی و سواد فیلمسازی نداشتم، مسئله را با کاوه در میان گذاشتم که با موافقت او روبرو شدم و تمام تلاشم را برای اینکه بتوانم عوامل فیلمسازی را پیدا کنم به کار بردم که اولین بار به سمت حوزه هنری سنندج رفتم و در آنجا چند نفری را پیدا کردم و مراحل ساخت فیلم را از آنها پرسیدم [آن روزها کافی نت های محدودی در داخل شهر بود به سراغ اولین کافی نت رفتم تا بتوانم مواردی راجب سینما سرچ کنم] و به این موضوع رسیدم که باید برای ساخت یک فیلم، یک فیلمنامه داشته باشم که شامل اتفاقات و رخدادهای فیلم مورد نظر است، اتفاقا ساخت اولین فیلم من، از لحاظی بسیار خوشایند و از لحاظی دیگر بسیار ناخوشایند بود. خوشایند، از آنجا که با دنیای پر از غم و تنهایی سینما آشنا شدم و ناخوشایند از این بابت که با افرادی آشنا شدم که در همان روزهای اول از بی سوادی من راجب به سینما سواستفاده های زیادی کردند که سالها بعد من سعی کردم بلعکس آن را انجام دهم در حمایت از جوانان تمام تلاشم را انجام دهم تا راه درست و واقعیت ها را جلو آنها قرار دهم، در نهایت هیوا ساخته شد و اولین فیلم من شد اولین فیلمی که میباست کوتاه باشد ولی در تدوین یک فیلم 60 دقیقه ای شد که با سختی های زیادی میتوانستیم نسخه ای 30 دقیقه ای از آن درست کنیم.
بعد از هیوا برای اینکه بتوانم سینما را بهتر بشناسم به سراغ انجمن سینما جوان ایران دفتر سنندج رفتم با مدیریتی که هرگز خوش اخلاقی آن مرد را فراموش نخواهم کرد و دوره یک ساله فیلمسازی را در آنجا گذراندم.
در سینما دوستان زیادی پیدا کردم که شاید امروز از آن تعداد زیاد دوست، واقعی ترین دوست من خود من برای خودم باشد. بیشتر از این خواهم نوشت که با کارهایم بیشتر درباره من آشنا شوید.
در سال 1395 ثبت شد، موسسه غیرسینمایی پریا فیلم حقیقت، شماره ثبت 514 با مجوز وزارت کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کردستان به مدیر عاملی سید پیام حسینی، رئیس هیئت مدیره خانم سنور رشیدی، بازرس آقای محسن ویسی پریا فیلم حقیقت با نام تجاری پناه فیلم توانسته تا امروز با بودجه ای محدود و مستقل فعالیت زیادی داشته باشد. حمایت از کارگردانان جوان، عوامل فنی و بازیگران مستعد، حمایت از تولیدات تئاتر، فیلم کوتاه، مستند و همکاری در پیش تولید فیلمسازان جوان بیش از صد مجموعه مستند تاریخی، فرهنگی و هنری، سه تله فیلم، یک سریال عاشقانه و چندین فیلم کوتاه در این شرکت ساخته شده است.
شرکت پناه فیلم همیشه برای حمایت از جوانان در استان کردستان فعال بوده است و این حمایت ها در آینده بیشتر نیز خواهد شد.
This post is also available in: English (English)
This post is also available in: English (English)